نمیدانم قلبی که عاشق است چگونه باید اثبات کند که عاشق است، و یا دلی که در
گرو دلی دیگر است چگونه باید از آن مهمان نوازی کند اما میدانم که من
خوشبخترینم...
آری بدان که بعد از تو من بدبخت ترینم.....
نمی دانم چگونه باید با تو باشم ، چگونه باید راز دلت را بیابم ، و چگونه باید لحظه های
عاشقی را سپری کنم اما بدان که من داناترینم...
نمی دانم که آیا میدانی بعد از سفر کردنت ، همه لحظه های زندگی من سرد و بی
حوصله می شود ؟ آری بدان که من در آن زمان تنهاترینم....
نمی دانم که آیا می دانی بعد از تو من شکسته ترینم ؟